بسم الله الرحمن الرحیم
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
از روزگاران کهن و زمانی که فرش پازیر یک بافته شد، در طی اعصار و قرون متمادی یا زمانی که ایران در اقتصاد جهانی رگ حیات جاده ابریشم محسوب میشد، حتی در روزگاری که نفت و انرژی فسیلی در مرکز توجه جهانیان قرار گرفت، همواره فرش ایرانی، در کنار هنرهای دیگر، در زمره نمادی از ایران جای داشته است. اقتصاد کهن ایران زمین بر پایه صادرات برخی کالاهای شاخص بنا نهاده شده بود که فرش یک ستون محکم آن بوده و هست. در این میان نباید از هنرهای دیگر این سرزمین مانند صنایع دستی، معماری و شعر یا ادبیات سرزمین مادری خود غافل شویم. اجداد ما بر روی فرش ایرانی چشم به جهان گشودند و هر گاه که آنان در صلح و آرامش میزیستند، بر روی گلهای قالی، چشم از دنیای فانی فرو بستند و به دیار باقی شتافتند.
امروز زمانه عوض شده و جهان علم و دانش، تعریف طوفندهای به خود گرفته است. اما داشتن فرش ایرانی برای مردمی که با ملیتهای گوناگون در چهارگوشه جهان زندگی میکنند، هنوز که هنوزه علیرغم تقلیدهای ناشیانه از فرش ایرانی که توسط سوداگران و بافندگان کشورهای دیگر صورت میگیرد، یک آرزوی فرهنگی و هنری محسوب میشود.
چند صباحی به دلیل نامردمی مردمان نابخرد، در برخی از کشورها، طرح فرش ایرانی را تقلید کردند و گاه نام کارگاههای ایرانی را برای خودشان جعل کردند.
از تمام تجار محترم فرش، تولیدکنندگان و مدیران هنرمند کارگاههای تولید کننده فرش در سرتاسر این سرزمین پهناور صمیمانه درخواست دارم تا برای حفظ و اعتلای نام پرآوازه کشور عزیزمان ایران، در زمینه هنر و صنعت فرش، همانند گذشته از هیچ کوشش و تدبیری دریغ نورزند و برای همکاری صمیمانهتر، دست دوستی را با گرمی بفشارند.
نقش هنرمندان و آنانکه در جامعه نوین ایران با آثار نمایشی خود در سینما، تلویزیون، تئاتر و رادیو، فرهنگ ساز هستند بر هیچکس پوشیده نیست. البته نقش مطبوعات نیز بسیار تأثیر گذارست.
کتاب ستارگان سینمای ایران گام اول از جانب یکی از پاسداران هنر فرش است. به امید گامهای بعدی برای ارج نهادن به تمام کسانی که برای سربلندی کشور در زمینههای علم، فرهنگ و کارآفرینی، قدمی یا قلمی بر میدارند.
محمد شفقی
جان هنر حضور معنی الهیت در عالم صورت است و آن معنی جمیل است که هم صورت هنر را جمال میبخشد و هم خبر از سریان جمال در جمله جهان میدهد.
کسانی که نقطه کمال را در عالم هنر نشان دادهاند. بیشترین خدمت را به بشریت کردهاند.
زیرا معنی مطلق که ذات خداوندی است از همان یک چیز کامل در خاطر زنده میشود. چه سعادتی است که آنان را که موفق به ساختن یک اثر کامل شدهاند.
فرش دستبافت ایرانی یکی از افتخارات پرشکوه ماست و همچنین شعر و ادبیات که یکی از 5 کشور اول جهانیم و میتوانیم به آن بنازیم در هنر یک سرفصل و یا عنوان داریم هنر کلاسیک هرگز نمی میرد. ولی یک تعریف دیگری نیز داریم این که جوهره هنر نوآوری است. من هنررا تعریف نمیکنم. زیرا هنر تعریف پذیر نیست، در واقع هر آنچه درباره هنر گفته میشود توصیف هنر است و ما گاه به اشتباه میگوییم تعریف هنر!
و اما یک توصیف دیگر هنر ماندگاری و مانایی آن است.
این روزها هر که ایرانی است و ایران را میشناسد فرش شفقی تبریز را نیز در گنجینه داشتهها و شناختههایش دارد. این دارایی از فضل و رحمت پروردگار بوده که برآمده از تلاش بیوقفه روزها و شبها، همدلی و عزم هنرمندانی است که به همت استاد محمد شفقی گرد آمدند و هزاران خاطره دیروز را پاس داشتند و هزاران امید فردا را باور کردند و آثار فرش شفقی تبریز را مستانه خلق کردند.
هوالجمیل
آفرینش، تجلی کرم باری تعالی است و هنر منزلگه آفرینش، هنر شرح جهش جان شیفته ایست که با اتصال به منبع لایزال زیبائی در خط و رنگ و زاویه تجلی مییابد.
هنر فرشبافی روزنهای است که فرش را به عرش میرساند و فرش زمینهای برای رسیدن به عرش است یعنی مجموعهای از تمامی هنرها. فرش دستبافت ایرانی نماد هویت ایرانی است از اعتقاد عمیق، عرفان والا و عشق آسمانی هنرمندان این دیار. این مردمیترین هنر ایرانی شایسته تکریم و تعظیم بیشتری است فرش نشان ایرانی است و ایرانی را همه جای جهان به فرهنگ و هنر میشناسند و فرش ایرانی تلاقی هنر و اقتصاد و ارمغان هویت ملی ماست گره گره این هنر اصیل حامل هماهنگی کردار و اندیشه است و تجلی ذوق و احساس. فرش ایرانی فاخرترین هنر ملی ایران محسوب میشود. در هنر قالیبافی فرش شفقی تبریز برکتی دوگانه است. یکی زیبا کردن جهان با آفرینش عین زیبایی و دیگر بخشیدن چشم زیبا بین به مخاطبان هنر تا آنچه را پریشان و ناموزون مینماید خویش و موزون بیند. هنر قالیبافی فرش شفقی تبریز تبدیل زشتی به زیبایی و کشف و ایجاد وحدت جان هنر است. قداست هنر از آنجاست که با عالم قدس پیوسته و با قدوس مطلق شسته است.
هنر تجلی خلاقیت الهی در انسان است. که خلیفه خداست و در اوج کمال منصف به صفات اوست.